۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

انجمن علمی

امروز روی صحبت امیتر با اعضای انجمن علمی جدیده.!!!!!! (و صد البته اعضای جدید …)
نمیدونم یادتون هست یا نه،انتخابات انجمن علمی رو میگم،حدود 1 ماه پیش بود که انتخابات با شور و اشتیاق زیاد تو دانشکده برگزار شد...
نمیدونم شعارهایی که کاندیداها برا تبلیغاتشون نوشته بودن رو یادتون میآد؟؟!!
امروز 24 آذر ماهه و دقیقا 1 ماهه که اعضای انجمن جدید مشخص شدن.ولی آیا تا حالا از خودتون پرسیدین که " آیا اعضای انتخاب شده صلاحیت کافی رو برا این کار دارن؟؟!! "
من شما رو نمیدونم ولی به نظر من همه این تبلیغاتات سیاه بازی ها و .... و پیروزی در انتخابات بیشتر از همه به خاطر یه جور روکم کنی بود.... چون تنها چیزی که از انجمن جدید یادمون هست اون کاغذ های تبریک و شیرینی و ... فردای انتخاباته !!!!!
که همه کاغذا و پلاکارد های تبریک و مقدمات شادی به سرعت فراهم شد و ماهم فکر کردیم چه خوب است داشتن انجمنی با این حمایت و پشتکار ولی چه قدر بد شد که خلاف قضیه بالا ثابت شده و موجبات ناخشنودی اکثر هم دانشکده ای ها را فراهم آورد .
حالا بریم سراغ اصل مطلب اگر هفته اول بود میگفتیم شاید این دوستان که در راس اونها آقایان حجت الله صالحی رسول نیکبخت علیرضا شامقلی و علی وحدتی هستند (البته از این افراد به این دلیل نام برده شد که انتقادی که می خواستیم انجام بدیم بیشتر مربوط به این افراده..!) هنوز انجمن رو تحویل نگرفتن ولی با تحقیقات میدانی که توسط دوستان انجام شده متوجه شدیم که حدود 2 هفته است که انجمن رو تحویل گرفتن و دبیرو تعیین کردن و ... ولی هنوز از کار خبری نیست.
الآن مهمترین وظیفه این افراد که اکثر اونام ورودی 86 هستند اینه که تلاش کنند برای برگزاری جلسات معرفی گرایش که حدود 1 هفته از فرصت اون باقی مونده ولی در این خصوص هیچ کار مفیدی انجام نشده.( البته اینم بگم که انتظار ما از آقای نیکبخت خیلی بیشتر بود چون خودمونم تو سایت براشون تبلیغ کردیم، اگه یادتون باشه یک هفته قبل از انتخابات مطلبی نوشتیم که هر کدام از کاندیدا ها که می خواهند ما اهدافشان را منعکس کرده و در دید عموم قرار دهیم با ما مکاتبه کنند و متاسفانه یا خوشبختانه فقط آقای نیکبخت اهداف خود را برای ما ما ارسال کرده و ما نیز طبق قولمان وظیفه خود را در قبال ایشان انجام دادیم...)
خلاصه الان موقع این نیست که زانوی غم بغل بگیریم و بگیم چرا به این افراد رای دادیم و... ولی میتونیم با نشان دادن اعتراض خود نسبت به این عملکرد انجمن موجبات توجه افراد فوق الذکر را فراهم نموده و باعث بهبود وضعیت دانشکده مان شویم.
البته در اینجا بر خود واجب میدانم که با معرفی نمونه ای از افراد کاری به انجمن جدید ایشان را در ادامه کار مصمم تر گردانیم و شاید هم این کم کاری های انجمن هم به دلیل بود که نمونه ای از انجمن علمی زحمتکش وکاری سراغ نداشتند.
همانطور که میدانید انجمن قبلی حدود 2 هقته ای است که کار خود را پایان داده است ولی چه خوب است داشتن انجمنی با این حس مسئولیت که بعد از تمام شدن مدت کاری یا به اصطلاح بازنشسته شدن هم دست از کار برنداشته و خیلی بهتر از اعضای جدید الاستخدام عمل می کنند برای مثال یکی از اعضای انجمن قبلی که اتفاقا ورودی 86 نیز هست آقای امین درستانیان هستند که بنا به شنیده هایمان قسمت اعظم فعالیت انجمن قبلی را هم می توان به ایشان نسبت داد (حتی بیشتر وظایف دبیر وقت) با پشتکار خود کارهای مفیدی انجام داده و می دهند مثلا برگزاری همین کلاس یکروزه MATLAB یا به اصطلاح فرنگی ها:
 
یکی از اقدامات اخیر ایشان بود که جای تقدیر و تشکر دارد و موجبات شرمندگی اعضای جدید را فراهم می سازد.
حالا ما گفتیم و گفتیم این شما و این انجمن منتخب شما . به قول معروف "هر گلی زدید به سر خودتون زدید"
که امیدوارم با فعالیت های مثبت و سازنده شان موجبات سر بلندی خود و همچنین طرفداران و حامیان را فراهم سازد

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

مدیریت جدید گروه IT _ سرخی دیده و جان و رخ سرخان دانشکده

سرخ بر رخسار ما گل بسته که بار دیگر برای این وبلاگ مطلبی داغ و سرخ می نویسیم.
امروز به ما خبر رسید که استاد زلفی به عنوان مدیر گروه IT انتخاب شدند که این, یکی از اولین خواسته های دانشجویان IT بوده و سرخ بر دیده دوستانIT و سرخی سرخ تر بر رخ آن زحمت کش 5 ساله گذاشته.
ضمن تبریک به استاد زلفی, امیدواریم که باز هم ایشان به موفقیت های دیگری نایل شوند و با برنامه های خود زمینه ی پیشرفت دانشجویان را فراهم کنند و در پایان دوران خود سرخی بر دل دانشجویان از خداحافظی بگذارند.
در اینجا نیز لازم می دانیم که بگوییم هدف وب لاگ جز نقد مسایل دانشکده نمی باشد و تمام مطالب با رعایت حقایق نوشته می شود که دلیلی برای اعتراض باقی نمی گذارد چراکه ما علاقه ای به دیده سرخ شدن نداریم. این نکته نیز مهم است که تا کنون اعتراض هایی که از طرف دانشکده شده است که برای ادامه نیافتن فعالیت این وب لاگ و یا پاک شدن مطلبی خاص از آن در جهت عدم سرخی رخسار اساتید می باشد, در صورتی که اعتراضی مبنی بر عدم حقیقی بودن مطالب صورت نگرفته است و این نشان دهنده این است که اساتید محترم سعی بر مصلحت طلبی داشته اند و احترام و شخصیت افراد را به زایل شدن حقوق تمام دانشجویان دانشکده در این چند سال, مقدم دانسته و سرخی رخسار دانشجویان از سرخی رخسار آقایان زیبا تر است و این در حالی است که این کار همان موضوع " پاک کردن صورت سرخ مسئله " می باشد.
هنگامی که از عملکرد ضعیف آموزش مطالبی نوشته شد, مصلحت طلبان, مصلحت را در سرخی رخسار چه کسانی دیدند؟
در اینجا نیز از کادر مدیریتی جدید دانشکده تشکر می کنیم که بسیار بهتر از گذشته به مسایل دانشجویان می پردازند و دیگر دانشکده و دانشجویان را به عنوان ارث پدری خود تلقی نمی کنند. مثال بارز این مسایل این است که چرا هنگامی که آقایان موسوی نیا, طینتی و قاسم زاده در دانشکده قدم می زنند کمتری دانشجویی از 5 گروه زحمت سلام دادن به آنان را به خود می دهد تا سرخ بر رخ آنان بگذارد. با تمام این احوال ما این مسایل را فراموش می کنیم و سرخی رخ دانشجویان را سفید می بینیم و فقط این نکته را باقی می گذاریم که یدک کشیدن نام دکتر زمانی باعث احترام می شود که افراد کمی مانند اساتید محترم کوزه کنانی, رستمی, کریمیان, زلفی، پورزیاد و درخشان و تنی چند دیگر, رفتار کنند .
با این حال اگر دکتری محترم این مطلب را بر خود سنگین دانست, باید به این نکته توجه داشته باشد که اساتید از برای دانشجویان هستند و در یک حالت که وظیفه اساتید مطالعه و تحقیق است از برای خودشان.
مطللب درج شده, گواه حق طلبی این وب لاگ خواهد بود, چرا که کاخ برق و کامپیوتر برای دانشجو منفعتی خاص ندارد که این چنین سرخ بر رخسار آقایان دیده می شود که این سرخی از واگذاری پست های مدیریتی همچون " معاونت آموزشی ", " ریاست دانشکده ", " مدیریت گروه " رنگ می گیرد که داغی این سرخی نیز از آن است که یدک کشان نام دکتر استعداد خود را در حال نادیده گرفته شدن می دانند.
باز هم تاکید می کنیم که اگر شخصی, شخصیت خود را خورد شده دیده, با تمام شجاعت و مردانگی در جلسه ای علنی با حضور آزاد دانشجویان از برنامه های گذشته خود و آینده و کارهای مفید خود بگوید تا زمینه عذر خواهی ما را فراهم کند تا دیگر کسی بر این موضوع شک نداشته باشد که سرخی رخسار از پشیمانی و احساس ندامت است نه از کرسی رفته.
صحبت از سرخی و رخسار زیاد است و به این مثال پایانی می پردازیم :
هرکسی که از خارج دانشکده بیاید و نام بوفه اساتید را ببیند, سرخی بر رخ خود می بیند که مجنون در رخ لیلی. این سرخی از آن است که شخص با خود می گوید: " امان از دانشجو دوستی و مردم داری اساتید " , به عبارتی سرخی آتش گون چهره این مسافر از سرخی رخ دانشجویان تاثیر می گیرد که سرخی دانشجویان از آن است که با تعجب فراوان شاهد آن هستند که اساتیدی که کمی خود را محبوب دانشجو دانسته و دانشجو را دل باخته سرخ گون خود, با حضور در میان دانشجو اقدام به صرف غذا کرده و سرخی دیگر از نوع شعف بر دل دانشجویان گذاشته که اساتید را در میان خود می بینند.
حال بماند که چه سرخی بر دل و دیده و جان دانشجویان دیده می شود که از سرخی خون فزون, که اگر اساتید را در بیداری در میان خود بدانند.
براستی هدف از نام گزاری بوفه اساتید چیست؟
آیا این بوفه چی محترم استاد بودن را به رفتار دانسته که با این توصیف قطعا استادی ندیده است یا به داشتن نام دکتر؟
در آخر نیز خود دانسته این نکته هستیم که سرخی این مطلب زیاد است, به هر حال پاسخ اساتید به این مطلب می تواند میزان سرخی آن را تایین کند.


منتظر پاسخ گویی های سرخ اساتید.
دانشجویان سرخ دیده.

۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

شبکه 1






جلسه اول درس شبکه 1، همان طور که در برنامه انتخاب واحد مشخص شده بود، منتظر ورود دکتر ولادی بودیم که متوجه شدیم مسئولیت تدریس این درس را به شخص دیگری واگذار کرده اند. این موضوع نیز به مجموعه بی نظمی هایی که در انتخاب واحد این ترم رخ داده بود، پیوست. بعد از گذشت این اولین جلسه، نور امید در دلم روشن شد که برای اولین بار استاد جدیدم، دوره کارشناسی ارشد خود را به مطالعه و احتمالا تحقیق پیرامون مباحثی گذرانده که قرار بود این ترم برایمان ارائه دهد. این موضوع چنان خوشایند جلوه می کرد که اصلا مهم نبود که ایشان استاد دانشگاه پیام نور هستند و فکر می کردیم مشکلی که در بیان مطالب دارند نیز به راحتی قابل چشم پوشی است. خلاصه با هزار امید و آرزو از کلاس خارج شدیم اما این حس خوب دوام چندانی نداشت و به زودی متوجه اشتباه خود شدیم. در جلسات بعدی راضی بودیم استادان قبلی مسئولیت تدریس این درس را به عهده بگیرند. حداقل می توانستیم امیدوار باشیم 3 فصل از کتاب را هرچند دست و پا شکسته در کلاس یاد بگیریم. (طراحی الگوریتم)
کلاس ها یکی در میان برگزار شدند و استاد محترم در جواب سوالات دانشجویان، با اجرای پانتومیم روی نمودار ولتاژ – زمان سیگنال ها، تعریف جدیدی از مفهوم تغییر فاز را بیان می کردند. از سردردهای بعد از معدود کلاس های برگزار شده گذشتیم و استاد را با جمله های تودرتویی که فقط داخلی ترین جمله از نعمت داشتن فعل بهره مند بود تنها گذاشتیم. ( این موضوع مرا به یاد اجرای ناتمام یک تابع بازگشتی می انداخت ) تا اینکه موعد امتحان فرارسید. اطلاع رسانی درمورد زمان امتحان به صورتی انجام شده بود که برخی دانشجویان به گفته خودشان سر جلسه متوجه شدند که باید امتحان دهند. اما عمق فاجعه را زمانی با تمام وجودم حس کردم که سوال اول امتحان از جلو دیدگانم گذشت...

لایه های شبکه در مدل OSI را نام ببرید... ( این بار به یاد دوره دبستانم افتادم و دلتنگی شدیدی را حس کردم )

با توجه به مطالب مطرح شده در کلاس ها (البته اگر بتوان این کلمه (کلاس) را جمع بست!) انتظار بیشتری هم نمی شد داشت. از وجود یک نمره 20 در کارنامه این ترم مطمئن شدم و تا به حال برای دریافت هیچ نمره ای تا این اندازه غمگین نبوده ام.

به لطف این تعطیلات از روز امتحان تا به حال موفق حضور در کلاس پربار شبکه نشده ایم. چرا که به دلیل عدم هماهنگی قبلی با استاد، ایشان امکان حضور در کلاس های چهارشنبه را ندارند. البته ناگفته نماند به منظور جبران تمام چهارشنبه هایی که از شروع ترم تاکنون گذرانده ایم، قرار بود کلاس هایی در ساعت 2-12 شنبه برگزار شود که نگارنده تنها از برگزاری یک کلاس در این ساعت مطلع است که آن هم به علت عدم اطلاع رسانی قبلی، از دست رفت.

پیش بینی می شود تا پایان ترم 2 الی 3 جلسه دیگر برگزار شود. دانشجویان می توانند امیدوار باشند در جلسات آتی از مباحث مقدماتی خارج شده و وارد بحث اصلی شبکه های کامپیوتری شویم.

توصیه ای که می توانم داشته باشم این است که مانند بسیاری از دروسی که به خاطرشان وقت تلف کردیم و سرکلاس رفتیم، کتاب های مربوط به این درس را نیز خریداری نموده و خود شروع به مطالعه بفرمایید که شما دانشجو هستید نه دانش آموز. اگر سوالی برایتان پیش آمد از دوستان دیگری که می توانند در این زمینه کمک کنند بپرسید. مطمئن باشید به نتیجه قابل قبولی می رسید.

از یکی از اساتید گرامی که اظهار داشتند: "شما فقط بلدید اعتراض کنید و ضعف های خود را نمی بینید" خواهش می کنم قضاوت کنند که آیا نسبت اعتراض های انجام شده، به ظلمی که در حق ما می شود بسیار ناچیز نیست؟! شاید مشکل ما اینجاست که از استادان انتظار داریم روی درسی که ارائه می دهند تسلط کافی داشته باشند. شاید توقع زیادی است اگر بخواهیم استاد چند دقیقه قبل از حضور در کلاس مروری بر مباحث همان جلسه داشته باشد تا سر کلاس وقت زیادی را به تصمیم گیری درمورد به دردبخور بودن یا نبودن مطلب نگذرانیم. شاید باید تعریف جدیدی از کلمه "استاد" ارائه دهیم ... شاید ...



۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

چشمها را باید شست...

پيوسته به عدالت قيام كنيد و براي خدا گواهي دهيد ، هر چند به زيان خودتان يا پدر و مادر و خويشاوندان ( شما ) باشد ”(نساء135)
خداوند را شکر ان می گویم که در روزی که به نام من نگاشتند دستانم را از رحمتش خالی نگذاشت و در ایامی که به سراغاز ولایت امام عدالت منسوب است مرا از عیدی بزرگواران دانشکده محروم نساخت.
نمی دانم بتوانم نامش را عیدی بگذارم یا نه . اما به گمانم بتوانم ! چون که هر انچه از بزرگان به ادمی برسد رحمت است ، هر چند که ایمیلکی با محتوایی تهدید امیز باشد.
شاید خودتان نیز حدس زده اید که این تهدید دلیلش چیست . اری ، در مورد همین پست قبلیست . شاید با شنیدنش اندکی کامتان تلخ شود اما نشنیدنش تلخ تر.
" در صورت عدم حذف پست مربوط به مدیر گروه ای تی اقدامات اساسی درجهت پیگیرد منتشر کنندگان این مطالب صورت خواهد گرفت..."
اما می خواهم بگویم که دانشجویی بیش نیستم ، جز همین قلم و "امیتر" چیزی در کفم نیست.
باور کن جز پیشرفت دانشکده ارزویی در سرم نیست....
بهتر است باز از "امیتر" بنویسم :
" امیتر" متعلق به یک شخص و یا یک گروه خاص نیست. " امیتر" متعلق به همه دانشجویان دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر است. هم اکنون هر روز چند نفر عضو جدید به " امیتر" می پیوندند. " امیتر"سر نقطه اتحاد همه دانشجویان است . " امیتر" رسانه همه دانشجویانیست که جز اینجا ، محل دیگری برای گفتن حرفهایشان نیافته اند.هیچ کدام از نوشته های انتقادی " امیتر" برخاسته از احساسات یک فرد نیست بلکه همگی انها بر اساس شعور و درک همه اعضا نوشته می شود . حتی خوب است بدانید که متن پست مربوط به "اموزش" توسط 5 نفر از اعضا ومتن پست مربوط به مدیر گروه ای تی توسط 4 نفر تنظیم شده اند.
چه کسی را می خواهید پیگرد کنید؟ همه دانشجویانی که فقط خواسته ها و نیازها یشان را مطرح می کنند و کم و کاستی های دانشکده را منعکس می کنند؟
چرا می خواهید حقایق را کتمان کنید؟ ایا با کتمان حقایق همه مسائل حل می شوند؟ ایا دانشکده پیشرفت می کند؟
ایا چیزی غیر از حقیقت در این پستها وجود دارد؟ ایا در مورد مسئله ای غلو شده است؟
چرا در جواب سوالهایی که در این پست ها مطرح شده پاسخ منطقی ارائه نمی دهید ؟ ایا مافوقی وجود ندارد که این مسئولین در برابر انها پاسخگو باشند؟ ایا نمی خواهید حداقل در برابر دانشجویان پاسخگو باشید ؟ و فراتر از همه اینها ایا احساس نمی کنید در برابر خدایتان مسئول هستید؟
اگر احساس می کنید که هیچ مشکلی نیست و همه این مطالب دروغ است بهتر است منتظر نتایج نظرسنجی هایی که در این مورد به راه افتاده باشید. خواهید دید که اینها خواسته همه دانشجویان است.
باید بدانید که سیاست دیکتاتوری راه به جایی نمی برد . ما دانشجویان هیچ وقت با این تهدید ها کنار نخواهیم کشید . "امیتر" با شعار تغییر به میدان امده و تا اخر خواهد ایستاد.ان چیزی که من و امثال من از این تهدیدها درک می کنیم این است که دو حالت بیشتر در مورد این اقایان صادق نیست :
- یا اطلاعی از وضعیت دانشکده و مشکلات گروههای مربوطه ندارند (البته با توجه به اینکه نگارنده این ایمیل خود از مقامات عالی دانشکده می باشند این خود عیب بزرگی برای ایشان است)
- و یا اینکه ایشان می خواهند حقیقت را قربانی منفعت طلبی های شخصی کنند ،
اما انچه که من از ایین خود اموخته ام این است که هیچ حقیقتی را نباید پایمال کرد حتی اگر بر علیه خودمان و یا نزدیکترین افرادمان باشد . نباید در بیان حقایق هیچ مصلحت شخصی در نظر گرفته شود . این ، منفعت های شخصی است که باید فدای حقیقت شوند.
البته چندین استاد بعد از انتشار این پست ها، انها را خوب و سازنده و در راستای پیشرفت دانشکده ارزیابی کرده اند که ما صمیمانه از ایشان تشکر میکنیم .
در پایان از شما هم دانشکده ای های عزیز نیز می خواهم که با ارسال نظرات خود در قسمت "نظرات " حمایت خود را از این موضوع ها بیان کنید.
و جمله پایانی خطاب به مسئولین اینکه اجازه دهید با ایجاد فضای انتقادی به پیشرفت دانشکده کمک کنیم.
** پا نوشت : به دلیل تعهدات "امیتر" در حفظ هویت افراد ، از ذکر نام اساتید ارسال کننده ایمیل های حاوی تهدید و همچنین تشکر خود داری شده است.

۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه

مدیر گروه شایسته : مهندس ( ؟!! دکتر !!؟ ) قاسم زاده

به نام خدا

رشته فناوری اطلاعات در زمان حاضر یکی از نیاز های اساسی به حساب می آید, ولی در دانشکده ما جریان در این 5 سال جور دیگری رقم خورده, به همین دلیل در زیر لازم می دانیم که چند نکته را بیان کنیم. در ضمن به زبان محاوره می نویسیم.

سال 83 بود که دانشگاه تبریز-دانشکده برق کامپیوتر در رشته IT ورودی گرفت , با این که در آن زمان هم می شد از نیروهای آشنا با علوم کامپیوتر برای این رشته استفاده کرد, با تعجب فراوان آقای قاسم زاده به عنوان مدیر گروه انتخاب شدن و این در حالی بود که رشته ایشان, برق قدرت بود و در گرایش های برق, بی ربط ترین گرایش به رشته IT محسوب می شود.

مدیر گروه ذکر شده در سال آول بچه های 83 رو خیلی دست کم گرفته بود و رفتار هایی داشت که گویی این دانشجویان عزیز که حق زیادی بر گردن ما ورودی های بعد دارند, مانند یک کودک دبستانی از مسایل کامپیوتری آگاه هستند و به راحتی از هر موضوعی برای با سواد نشان دادن خود استفاده می کرد. البته کمی نگذشت که ایشان به این موضوع پی بردند و به ناچار سیاست " بخند , جواب سر بالا بده, بپیچون, در دسترس نباش, حقوق مفت بگیر " را پیش گرفت و تا امروز موفق بود. صحبت های زیادی بین دوستان بود که چرا ایشان با وجود این که مدیر گروه بایستی در هر 2 سال عوض شود و برای ادامه حضور بایستی شورای گروه تصمیم بگیرد ( IT شورا و هیئت علمی در این 5 سال نداشته ), همچنان بر روی کرسی ریاست گروه نشسته اند. دلایلی که می توان با قوت گفت را در زیر ذکر می کنیم .

1. حضور در کرسی مدیر گروه در هر دوره 4 امتیاز به شخص می دهد که به درجه استاد تمامی نزدیک تر می شود.

2. حضور در کرسی مدیر گروه به طور طبیعی برای ایشان یک منبع درآمد بی زحمت محسوب می شود.

3. یک کلاس کاری کاذب یه ایشان می دهد.

4. و این نکته که چرا ایشان با وجود این که هیچ صلاحیتی برای این پست ندارند و همچنان هستد, باید بیان کرد که برادر ایشان چند سال است که معاون مالی دانشگاه می باشد.

چرا ما سیاست " بخند , جواب سر بالا بده, بپیچون, در دسترس نباش, حقوق مفت بگیر " را به آقای مدیر نسبت دادیم:

1. در هر زمان که هر دانشجو برای کاری خاص اعم از مشکل درسی, انتخاب واحد, تداخل درسی و ... به خدمت ایشان می رسید, با یک خنده و یک جواب " بله, شما برو من کارتون رو بررسی می کنم " روبرو می شد و بعد از این ماجرا دانشجوی عزیز تا چند روز موفق به گرفتن وقت از ایشان نمی شد.

2. با این که تقریبا تمامی اساتید بر روی در اتاق خود یک برنامه کاری مشخص می کنند, ایشان به طور معمول این کار را نمی کند و اگر روزی بر حسب قرار روزگار برنامه بر روی در اتاق ایشان دیده می شد, با یک برنامه غیر حقیقی و خالی روبرو می شدیم.

3. ایشان تمام وقت خود را با گروه قدرت می گزراند و هیچ کاری با بچه های IT ندارد, به صورت که برای دانشجویان قدرت بازدید علمی می گذارد و ورودی های جدید IT را نمی شناسد.

4. در یک ترم فراموش می کند که باید زبان تخصصی ارائه شود.

5. برای 2 درس اصلی که برای دانشجویان 87 ارائه می شد, تداخل ایجاد شده بود و ایشان از این موضوع, خواسته یا ناخواسته بی خبر بودند.

6. به مدت 2 سال سایت IT را به دلیل داشتن مشکل شخصی با دانشجویان 83, بسته بود. در حالی که می توانست با حل کردن موضوع و دست یافتن به راه حلی از بستن سایت خودداری کند. و دلیل اصلی این مشکل 2 چیز بود. اول این که بچه های 83 اعتراضی به عدم وجود حداقل امکانات مورد نیاز کرده بودند. و دوم این که سطح علمی بچه های 83 در مباحث کامپیوتری بالاتر از آقای قاسم زاده بود و ایشان نمی توانست با صحبت های کودکانه این دانشجویان عزیز را دور بزند.

7. برای دروس برنامه نویسی 1, برنامه نویسی پیشرفته, ساختمان داده, الگوریتم همچنان نتوانسته و نخواسته یک برنامه مشخص تنظیم کند, به این صورت که مباحثی که در دروس ذکر شده بیان می شود بایست در طول یکدیگر باشند تا ارزش علمی داشته باشند, در حالی که هرگز چنین برنامه ای وجود نداشته.

8. در سال 86 هیچ همکاری برای تشکیل سمینار IT انجام نداد و با کمال بی تفاوتی شاهد برگزار نشدن این سمنیار بود و این در حالی بود که کادر مدیریتی سابق دانشکده با برقراری این سمینار مخالفت کردند با وجود این که شرکت مخابرات اسپانسر شدن خود را اعلام کرده بود. (تمام مستندات سمینار موجود است)

9. و دیگر مسائلی که در انجا نمی گنجد.

یکی دیگه از مسائلی که به عدم صلاحیت آقای قاسم زاده صحت می بخشد این است که:

1. طبق گفته دکتر حسینی ( ریاست 2 دوره پیش کاخ برق کامپیوتر ) بودجه یکسال IT که معادل 100 میلیون بود به ساخت و تجهیز کتابخانه ای شد که هیچ کتاب بدرد بخور برای IT در آن یافت نمی شود و باز هم مدیر گروه بی تفاوت بود.

2. در شرایطی که یک دانشجوی دکترای سخت افزار, یک دکترای هوش مصنوعی, یک فوق لیسانس نرم افزار در گروه وجود دارند, یک نفر مهندس برق قدرت زمام دار امور IT می باشد.

3. با توجه به شرایط ذکر شده اگر فرض کنیم مدیر گروهی نیاز به هیچ گونه اطلاعاتی نسبت به رشته مربوطه ندارد, با یک منطق ساده می توان در یافت که این مدیر محترم باید در صدد جذب نیرو باشد که هرگز این کار را نکرد, و حداقل از اساتید محترم استفاده کند و این در حالی است که مدیر گروه محترم با کمال بی تفاوتی شاهد انتقال دکتر درخشان به دانشکده فناوری های نوین است و کار خاصی هم انجام نمی دهد و البته رفتن ایشان برای ماندگاری مدیر گروه در کرسی خود موثر واقع خواهد شد.

در پایان هم یک خاطره بیان می کنم:

3 ترم پیش به طور اتفاقی دیدم که اتاق مدیر گروه محترم باز است, خدا را گواه می گیرم که وقتی وارد اتاق شدم با تله ای از گرد و خاک بر ردی میز کاری مدیر با صلاحیت روبرو شدم که این امر بیانگر شدت عمل ایشان در مدیریت گروه احساس مسئولیت ایشان است.

در اینجا از طرف دانشجویان IT , مدیر گروه مربوطه به ترک گروه و عذر خواهی دعوت می کنم و یا این که اگر غرور شان تا این حد مهم است, در یک جلسه علنی از عملکرد ها, برنامه های پیشین و آینده خود صحبت کند و طور خلاصه از فعالیت های خود دفاع کرده و شرایط عذر خواهی ما را نسبت به این مطلب فراهم کند تا همچنان بر کرسی درآمد زای مدیر گروهی IT با افتخار تمام حضور داشته باشد و زمینه دعای خیر مادران تمام دانشجویان IT را برای خود فراهم آورد.